کد خبر:
305
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲ شنبه ۲۷ آبان -
19:43
چرخه ورزش و سلامت
# مرتضی برکاته (روزنامه نگار)
یک جست و جوی سردستی در آمار و ارقام بدون هیچ زحمتی شما را به این نتیجه قطعی میرساند که سهم تفریح و سرگرمی از سال 95 به این سو در حال افول بوده است.
این سقوط که به دلایل بسیار منطقی از سوی خانوار ایرانی توجیه میشود و به هزار دلیل دیگر برای دولتها پرهزینه خواهد بود بیانگر مهندسی معیوب برنامهنویسان و تصمیمگیرانی است که شاید در دهه گذشته آنچنان خانوادههای ایرانی را درگیر تامین معیشت و روزمرگیهای فرسایشی کردهاند که امکان تفریح و سرگرمی برای آنها به حداقل رسیده است. بررسیهای آماری نشاندهنده این نکته مهم است که اغلب خانوادهها در سال 1400 کمتر از سال 95 کالاهای عیرخوراکی و خدمات استفاده کردهاند. در حالی طی این سالها سهم تفریح و فرهنگ به زیر یک درصد رسیده که این اتفاق حتی منجر به بهبود تغذیه و افزایش خرید کالاهای خوراکی نیز نشده است. کاهش بهرهمندی رفاهی مردم در کنار مشکلات تغذیهای در حالی که افزایش بهای گوشت و مرغ و لبنیات در یک سال گذشته نیز با تورمی بیش از میانگین رو به رو بوده است از چند جهت ایرانیان را در تنگنا قرار داده است. کاهش سهم ورزش و استفاده از تجهیزات ورزشی در آکادمیهای خصوصی از یکسو و کاهش رغبت آنان به ورزشهای همگانی به دلیل افزایش زمان کار و چند شغله شدن از سوی دیگر باعث شده بسیاری از مردم راه تامین مخارج زندگی در پیش بگبرند. در همین حال آمارهای دیگری نشان میدهد که طی چهار سال، سوء تغذیه ایرانیان دو برابر شده و 30 درصد جمعیت از رژیم غذایی سالم محرومند. در همین حال برخی کارشناسان تخمین میزنند حدود 30- 40 درصد از جامعه زیر خط فقر باشند. روند کاهش تفریح و سرگرمی که ورزش را نیز در سبد خانوار در بر میگیرد در کنار افزایش سوء تغذیه و مشکلات کاهش مصرف گوشت و لبنیات در کشور تکمیل کننده یک فرایند مخرب برای آینده است. افزایش دیابت، بیماریهای ناشی از کمتحرکی از یکسو موجب بروز گرفتاریهای بیشتر برای خانوار خواهد شد و از سوی دیگر هزینههای دولتها را برای ارائه خدمات درمانی بیشتر خواهد کرد. بدون تردید یکی از بزرگترین مشکلات دولت در یکی- دو دهه گذشته حوزه بهداشت و درمان بوده است. به رغم افزایش پوشش خدمات درمانی رایگان اما شواهد نشان میدهد ارائه خدمات مناسب با تقاضا در کشور هنوز کاستیهای فراوانی دارد. نمونه بارز این هزینههای سرسامآور برای دولتها که در دوره گذشته به خوبی نمایان شده بود را باید در طرح تحول بهداشت و درمان کشور جست و جو کرد. اجرای طرح تحول و افزایش چتر بیمهای برای اقشار کمدرآمد پایههای ناترازی در سازمانهای بیمهگر را گستردهتر و فشار بر سیستم درمان را بیشتر کرد. با اینکه در این زمینه همه دولتها مدعی بهبود اوضاع هستند اما نگرانیهای موجود در بازار دارو و سیستم درمان کشور در مراجعات نشان میدهد که چرخه معیوب سلامت و بهداشت در جامعه هر روز بر مشکلات میافزاید. دولتها بیش از توجه به پیشگیری به حوزه درمان چشم دوختهاند و نگاه حمایتی از این بخش موجب شده که یارانهها و حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم روانه درمان شود. این نگرش در دولتها نه تنها هرگز رفاهی نیست، که تبدیل به خدمات در حد و اندازههای حداقلی و پاسخگویی به کف مطالبات مردمی خواهد شد. این روند زنجیره سلامت مردم را که از تفریح، سرگرمی و ورزش آغاز میشود به آخرین حلقه این زنجیره معطوف کرده ، حلقهای که ناگزیر پیش روی مردم و دولت قرار میگیرد. بنابراین باید اینگونه تصور کرد در آینده نزدیک به رغم افزایش حمایتهای دولتی از درمان و اختصاص بودجههای بیشتر دولتی و امکانات سازمانهای بیمهگر به این بخش، سطح رضایت مردم را بالا نخواهد برد چرا که با کاهش سن ابتلا به برخی بیماریها و افزایش تقاضا برای درمان این نکته برجسته میشود که زمان برای بهرهمندی از یک زندگی سالم و آرام از دست رفته است، همانگونه که دولتها نیز درمییابند بسیاری از منابع مالی خود را در محل مناسب به کار نگرفتهاند.